۱۳۹۱ مرداد ۸, یکشنبه

فرهنگ ورزش

چند درصد از وقت شما در هفته صرف فعالیت های ورزشی می شود؟ به طور متوسط چند ساعت در هفته ورزش می کنید؟ چقدر برای ورزش و سلامتی جسم و روح خود بودجه اختصاص می دهید؟ چند ساعت از وقت شما در هفته صرف تماشای مسابقات و برنامه های ورزشی مختلف می شود؟ در اوقات فراغت خود بیشتر چه می کنید؟ آیا شما تماشاگر برنامه ها و مسابقات ورزشی مثل فوتبال، هاکی،برنامه های بدنسازی و یوگا هستید؟ یا ترجیح می دهید وقتتان را صرف انجام یک فعالیت ورزشی کنید؟ آیا دوست دارید در زمان فراغت ورزش کنید یا در رختخواب بمانید، و فقط وقت کشی کنید؟   

متاسفانه فرهنگ ورزش در بین بیشتر خانواده های ایرانی جایگاه درستی ندارد. تعداد معدودی از ما به اهمیت ورزش کردن پی برده ایم و این فرهنگ را در خانواده خود رواج می دهیم. تعریف عده زیادی از ما از ورزش صرفا " لاغری" است(!) و بیشتر از اینکه بخواهیم به فواید ورزش مانند زندگی سالم و تندرست یا پیشگیری از بسیاری بیماری ها فکر کنیم برای مدتی ورزش می کنیم تا لاغر شویم ومثلا در یک جشن عروسی زیباتر و خوش اندام تر از همه در لباس جدیدمان بدرخشیم! یه همین منظور معمولا رژیم می گیریم و بدون اینکه برنامه درست و مشخصی داشته باشیم مدتی هم سخت ورزش می کنیم و بعد هم که عروسی و مهمانی تولد و نامزدی فرزندان و دیگر افراد فامیل تمام شد دوباره به همان زندگی بی تحرک قبلی بر می گردیم و ورزش را فراموش می کنیم.

با کمال تاسف این فرهنگ غلط (ورزش در کوتاه مدت و پیروی از رژیم های  غذایی غلط صرفا برای لاغری) می تواند موجب افزایش عوارض ییشماری شود. آمار نشان می دهد که عدم تحرک بدنی، فقر غذایی ناشی از رژیم های نادرست عامل بیشترین بیماری های شایعی هستندکه سلامت افراد رادر سنین متفاوت تهدید می کنند.

پیشرقت تکنولوژی، زندگی ماشینی، رفاه و آپارتمان نشینی مردم را روز به روز تنبل تر و بی تحرک تر می کند. این بی تحرکی به حدی رسیده است که اغلب می بیینیم حتی بیشتر مردم سالم برای باز کردن درهای مراکز خرید هم حاضر نیستند دستشان را کمی حرکت داده و در را باز کنند و معمولا از دگمه های اتوماتیک باز کردن در که مخصوص افراد روی صندلی چرخ دار است استفاده می کنند چون احتمالا این فعالیت باعث مصرف کمی انرژی می شود!

 در جامعه خودمان با نگاهی به اکثر خانم ها و آقایان ایرانی می بینیم که اکثرا تا وقتی جوانند تاحدودی به ورزش و تناسب اندام اهمیت می دهند و بعضی چیزها را عایت می کنند اما وقتی ازدواج کردند به اصطلاح خودشان را ول می کنند. خانم ها معمولا بعد از زایمان دچار اضافه وزن می شوند و به سختی به وزن قبلی خود بر می گردند یا برگشتن به وزن قبل از زایمان برایشان آرزوی دست نیافتنی می شود.  متاسفانه مسیله به همین جا ختم نمی شود. چاقی و اضافه وزن، عموما آرتروزگردن و زانو، پادرد و کمردرد های مزمن را به همراه دارد و این تنها مشکل افراد میانسال و مسن نیست.  این روزها خیلی از جوان ها هم دست به گریبان این گونه بیماری ها هستند که براحتی قابل پیشگیری است. آقایان ایرانی هم که همیشه باید نگران امور مالی خانواده و مخارج باشند و سخت کار کنند تا راحتی زن و فرزند را فراهم آورند. پس وقتی برای ورزش آنان باقی نمی ماند.

رابطه شغلي من با ورزش به عنوان مربی بدنسازی این امکان را برایم فراهم آورده که  هر هفته به طور متوسط با 20 تا 30 نفر از خانم ها و آقایان ایرانی گفتگوی تلفنی یا حضوری داشته باشم. متاسفانه وقتی از آن ها در باره اینکه چرا ورزش نمی کنند، می پرسم، می گویند: وقت ندارم. کارم زیاد است. هزینه باشگاه های ورزشی خیلی گران است و من بودجه اش را ندارم. بیشتر دوستان ایرانی که در تورنتو مشاغل آزاد دارند روزهای تعطیل هم به صورت تمام وقت کار می کنند، عصرها هم که خوب همه خسته هستند و حال و حوصله ای برای ورزش نیست. یا  هوا خیلی سرد است و سرما استخوان ها را می سوزاند یا خیلی گرم است و حالی برای ورزش نیست!  جالب است که یک آفای ایرانی خیلی جوان در یکی از این گفتگوهای تلفنی معتقد بود که ورزش کردن یعنی شکنجه و هر کس که ورزش می کند یا باید عاشق ورزش باشد یا این که دارد خود را شکنجه می کند که لاغر شود! از نظر این آقا دلیل سومی برای ورزش وجود نداشت!

شادابی و حس خوب حاصل از ورزش شاید بهترین دلیل برای روی آوردن به ورزش باشد.  ایجاد احساسات خوب به نوبه خود موجب حل بسیاری از مسایل می شود. عوامل مهمی که توانایی حل مشکلات را در ما تقویت می کند. این مسئله ای است که باید آن را مد نظر داشته باشیم و نگاهمان به ورزش صرفا کاهش وزن نباشد.

با ایجاد وقت و صرف هزینه برای فعالیت های ورزشی در کنار سایر فعالیت های خود سلامت جسم و روان خود را چند برابر کنیم. 

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر